السلام علیک یا امام رئوف
بار دیگر این سیاه دل، شهر هزار رنگ را به پا پوسیت فرا خواندی
ومن از عشتیاق ، مجنون وار به دیارت رسیدم
در حریمت دیدم ، که حتی چرخ ویلچر ها ، نیز فلج می شود
در حریمت حس کردم عشق عجیبت به خواهرت
و بوسیدم جای که ولی یم بر آنجا بوسه زده بود...

ومن از عشتیاق ، مجنون وار به دیارت رسیدم
در حریمت دیدم ، که حتی چرخ ویلچر ها ، نیز فلج می شود
در حریمت حس کردم عشق عجیبت به خواهرت
و بوسیدم جای که ولی یم بر آنجا بوسه زده بود...

+ نوشته شده در جمعه هشتم مهر ۱۳۹۰ ساعت 17:59 توسط آفاق ظهور
|