آقا مهدی اگر اجازه می دهید جلبتان کنیم ...
بالاخره نمردیم و مهدی هاشمی را به دادگاه احضار کردند. البته اشتباه نشود! گویا حکم جلب صادر نشده و فقط از ایشان خواسته اند که تشریف بیاورند ایران و به تعدادی از سوالات دادگاه پاسخ بدهند. خدا را هزاران هزار بار شکر که این احضار با رعایت شرایط آقازادگی ایشان و استوانه بودناوشان! انجام شده است تا خدای ناکرده هیچ یک از استوانه های نظام کج نشوند.
استوانه هائی که ظاهراً هر گدام به یک طرفی کج شده اند. استوانه هائی که ستون نظام بودند اما حالا که کج شده اند، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، باز هم محکم و پابرجا سرجای خودش ایستاده است و تازه برای بعضی ها معلوم شده است که سالیان سال، بار این نظام بر دوش عوام الناس بوده است و خواص اصولاً وجود خارجی نداشته اند! نکته سوال برانگیز دیگر این است که مهدی هاشمی از ابتدای شهریور88 در خارج از کشور به سر می برد و احضاریه دادگاه نیز مربوط به زمان اقامتش در ایران می شود؛ با این اوصاف چرا حکم احضار او را در ابتدای سال 89 و با ماه ها تأخیر صادر کرده اند؟ پرسش دیگر آن است که به چه علت این همه تأخیر در برخورد با او صورت می گیرد؟

